خطیابیline hunting, LHواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که مشترک با استفاده از آن میتواند با گرفتن یک شماره و دستیابی به تعدادی واسط، ازطریق هر خطی که آزاد باشد ارتباط برقرار کند
جماءلغتنامه دهخداجماء. [ ج َ م َءْ ] (ع مص ) خشمگین شدن . (از اقرب الموارد). خشم گرفتن . (منتهی الارب ).
جماءلغتنامه دهخداجماء. [ ج َ ] (ع اِ) کالبد. (منتهی الارب ). شخص . (اقرب الموارد). شخص هر چیز و حجم آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جم ء شود.
جماءلغتنامه دهخداجماء. [ ج َم ْ ما ] (اِخ ) موضعی است بر سه میل از مدینه . (منتهی الارب ). از ناحیه ٔ عقیق بسوی جرف . (معجم البلدان ).
کماءلغتنامه دهخداکماء. [ ک َم ْ ما ] (ع ص ) سماروغ فروش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سماروغ چین جهت فروختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اق
کوماءلغتنامه دهخداکوماء. [ ک َ ] (ع ص ) ناقه ٔ بزرگ کوهان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ماده شتر بزرگ کوهان . ج ، کوم . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).