جنتوریةلغتنامه دهخداجنتوریة. [ ج َ ی َ ] (اِ) جنتوبه . قنطوریون دقیق است . (فهرست مخزن الادویه ). قندوریون است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به قنطوریون شود.
کنتوریلغتنامه دهخداکنتوری . [ ک َ ] (اِخ ) اعجاز حسین بن مفتی محمدقلی نیشابوری . وی در میرتهه به دنیا آمده و نزد پدر خود تعلیم یافته و کتب بسیار جمع کرده است . او راست : شذور العق
شارشسنج ونتوریVenturi flow meter, Venturi meter, Venturi tube, Herschel-type Venturi tubeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شارشسنج انسدادی برنولی که در آن از مجـرایی همگرا ـ واگرا در مسیـر جریـان برای سنجش آهنگ شارش استفاده میشود
گازشوی وِنتوریVenturi scrubberواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی که در آن گاز از گلوگاه یا ونتوری که مایع شستوشودهنده در آن تزریق شده است عبور میکند
حسین کنتوریلغتنامه دهخداحسین کنتوری . [ ح ُ س َ ن ِ ک َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی قلی بن محمدحسین بن حامد حسین هندی موسوی نیشابوری . ریاضیدان و مهندس . درگذشته ٔ حدود 1282 هَ . ق . 1865/
گریگنتوسلغتنامه دهخداگریگنتوس . [ گ ِ ] (اِخ ) اسقفی است که بهمراهی امیری بنام اسیمافیوس به یمن رفت ، امیر دستور داد تا اهل یمن را به دین نصرانی وارد کند. اسقف با ملای یهودی مناظره