جنودلغتنامه دهخداجنود. [ ج ُ ] (ع اِ) ج ِ جُنْد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (دهار). در مثل است : اِن ّ ﷲِ جنوداً منها العسل ؛ خدای را یاریگران یا سپاههاست ، از آن جمله است ان
ایمنی از همبستگیcorrelation immunityواژههای مصوب فرهنگستاندر توابع بولی، ویژگی یک تابع بولی nمتغیرۀ f، هرگاه اطلاعات متقابل بین خروجی و همۀ زیربُردارهای kتایی از متغیرهای ورودی صفر باشد