فروکِشَند فراترhigher low water, HLWواژههای مصوب فرهنگستانفروکِشَند بالاتر از میان دو فروکِشَندی که در مدت یک روز کِشَندی رخ میدهد
مارپیچـ حلقهـ مارپیچhelix-loop-helix, HLHواژههای مصوب فرهنگستانپلیپپتیدهایی سهبخشی که در آنها دو مارپیچ با یک حلقه به هم متصلاند
ام هانیلغتنامه دهخداام هانی . [ اُم ْ م ِ ] (اِخ ) دختر حاج عبدالرحیم خان بیگلربیگی . از زنان شاعر و فاضل قرن سیزدهم هجری است . از اشعار اوست : خال بکنج لب یکی طره ٔ مشک فام دووای
ام هانیلغتنامه دهخداام هانی . [ اُم ْ م ِ ] (اِخ ) نام چند تن از زنان صحابی و محدث است . رجوع به ام هانی (فاخته ) و الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 287 و ریحانة الادب ج 6 ص 256 شود.
ام هانیلغتنامه دهخداام هانی . [ اُم ْ م ِ ](اِخ ) فاخته یا فاطمه ، دختر ابوطالب بن عبدالمطلب ، دخترعموی رسول اکرم و خواهر علی بن ابی طالب (ع ) و از زنان مشهور صحابی بود و در بعضی ا
ام ایمنلغتنامه دهخداام ایمن . [ اُ م م ِ اَ م َ ] (اِخ ) (برکه ) دختر ثعلبةبن عمربن حصن بن مالک . دایه ٔ حضرت رسول اکرم و در شمار زنان صحابه و در اصل کنیزکی حبشی و مملوک عبداﷲبن عب
ام جعرورلغتنامه دهخداام جعرور. [ اُم ْ م ِ ج ُ ] (ع اِ مرکب ) نوعی نخله است که خرمای آنرا جعرور گویند. (از المرصع).
ام جعفرلغتنامه دهخداام جعفر. [ اُم ْ م ِ ج َ ف َ ] (اِخ ) (زبیده ) دختر جعفربن ابی جعفر منصور، دختر عم و زن هرون الرشید و مادر محمد امین بوده است . (از مجمل التواریخ و القصص و الجم
ام جعفرلغتنامه دهخداام جعفر. [ اُم ْ م ِ ج َ ف َ ] (اِخ ) (عتابة) مادر جعفربن یحیی برمکی و زنی بود در نهایت فصاحت و طلاقت ، پس از برچیده شدن بساط برمکیان به فقر و آوارگی افتاد. (از