26 مدخل
ریاستطلب، زیادهطلب، مسندجو، مقامپرست، منصبجو
ریاستطلبی، مسندجویی، مقامپرستی، منصبجویی، نامجویی
قبلا درباره چيزي صحبت کردن , ازپيش سفارش دادن , حاکي بودن از
طموح
خاندان، دوده، سلاله، فامیل