جلیدیهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهجسم جامد و غیرحاجب ماورا به شکل عدس که در قسمت خلفی حدقۀ چشم قرار دارد؛ عدسی چشم.
لیدیهلغتنامه دهخدالیدیه . [ دی ی َ ] (معرب ، اِ) لیدی . ناحیتی به آسیای صغیر. ایالتی از ایران به عهد هخامنشیان . کورش کبیر، اول بار آنجا را گشود. و رجوع به ایران باستان شود.
لیدیهلغتنامه دهخدالیدیه . [ ی َ ] (اِخ ) (اعمال رسولان 16:14). زن مسیحیه ٔ یهودیی بود از تیاتیرادرلیدیه که در ارغوان تجارت میکرد و زنی صاحب دولت و مکنت بوده در فیلیپی موقت سکونت