کلیاتلغتنامه دهخداکلیات . [ ک ُل ْ ] (ع اِ) ج ِ کُلیَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ِ کلیة. قلوه ها. گرده ها. کُلی ̍. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کلیة شود.
کلیاتلغتنامه دهخداکلیات . [ ک ُل ْ لی یا ] (ع اِ) ج ِ کُلّیَّه . چیزهای کلی و همادیان . (ناظم الاطباء). امور کلی . (فرهنگ فارسی معین ). مقابل جزئیات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)