جبائیهلغتنامه دهخداجبائیه . [ ج ُب ْ با ئی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از معتزله اصحاب ابوعلی جُبائی . گروهی از طایفه ٔ معتزله و یاران ابوعلی جُبائی اند گویند اراده ٔ خداوندی را محل نیست
جبائیهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهفرقهای از معتزله پیرو ابوعلی جُبّایی، که معتقد بودند بندگان، آفرینندۀ کردار و فعل خود میباشند و در روز قیامت خداوند را نخواهند دید.
بائکلغتنامه دهخدابائک . [ ءِ ] (ع ص ) فربه . فربی : بعیر بائک ؛ شتری فربه . ج ، بُوَّک ، بُیَّک . (منتهی الارب ). || شتر ماده ٔ خوب جوان . || احمق .