ترمز برقیروغنیelectro-hydraulic brake, EH brakeواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ ترمز هیدرولیکی (hydraulic) که با فشار روغن کار میکند و با فرمان الکتریکی هدایت میشود
جوثاءلغتنامه دهخداجوثاء. [ ج َ ] (ع ص ) مؤنث اجوث . زنی که شکمش کلان و فروهشته باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ثاءلغتنامه دهخداثاء. (ع اِ) نام حرف «ث ». || کثیر از هر چیزی . || آنکه زندگانی کند از هر چیز. و تصغیر آن ثُییَّه است .
کثاءلغتنامه دهخداکثاء. [ ک َ ](ع اِ) گیاه ایهقان . ج ، کثی [ ک ُ ثا ] . (متن اللغة)(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کَثاة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به کثاة شود. یا
کثاءلغتنامه دهخداکثاء. [ ک َث ْءْ ] (ع مص ) بر سر آب برآمدن شیر و آب خالص در تحت آن ماندن . || کف برآوردن دیگ . || کفک از دیگ برگرفتن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ن
کثاءلغتنامه دهخداکثاء. [ ک َث ْثا ] (ع ص ) انبوه : لحیة کثاء؛ ریش انبوه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ریشی بسیارموی . (مهذب الاسماء).