جوشیصالغتنامه دهخداجوشیصا. [ ] (اِ) به لغت نبطی بار درختی است به قدر نخودی و بشکل زعرور و خشخاش بسیار کوچکی و بعد از رسیدن سرخ لون و قابض است و درخت او بقدر درخت آلوبالو و چتری و
شیصاءلغتنامه دهخداشیصاء. (ع اِ) شیص . نوعی از ردی تر خرما. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). صیصاء، معرب از فارسی است که گاهی آنرا شیشاء نیز گویند، و شیصا و شیصة و
شیصاءةلغتنامه دهخداشیصاءة. [ ءَ ] (ع اِ) یکی شیصاء. (آنندراج ). مؤنث شیصاء است . (از اقرب الموارد). رجوع به شیصاء شود. || به معانی شیصة. (از منتهی الارب ). رجوع به شیصة شود.