254 مدخل
دلیر؛ بیباک.
با دل و جگر
۱پهن عریض ۲ینگه ی همراه عروس
دعابة , عمل , فعل , قضية , ماثرة
بردار
۱. رفتار، عمل، فعل، کار، کنش ۲. صفت ۳. رسم، روش، شیوه ۴. شکل، هیئت ≠ گفتار
action, behavior, behaviour, dealing, deed, demeanor, practice