وراوگندنلغتنامه دهخداوراوگندن . [ وَ اَ / اُو گ َ دَ ] (مص مرکب ) برافکندن . (فرهنگ فارسی معین ) : آن تلهاء موانع را نیز به باد خوف ریز، وراوگن اندک اندک تباهی ترا از این مواضع نقل
پادتن حبهایdomain antibody, dAbواژههای مصوب فرهنگستانتکهای از پادتن به طول حدوداً 110 آمینواسیدی که دستکاری شده تا بتواند فقط شامل اولین حلقۀ پپتیدی حبۀ زنجیرۀ سنگین (ناحیۀ VH) و نیز زنجیرۀ سبک (ناحیۀ VL) باشد،