ورشیملغتنامه دهخداورشیم . [ وَ ] (اِ) به معنی قسم و پاره و جزو باشد. چنانکه گویند ورشیم اول یعنی قسم اول و جزو اول . (ناظم الاطباء) (برهان ) (آنندراج ).- نخستین ورشیم نامه ؛ جزو
بلورشیمیcrystal chemistryواژههای مصوب فرهنگستانعلم بررسی روابط میان ترکیبات شیمیایی و ساختار درونی و خواص فیزیکی مواد بلورین
دگرگونی دگرشیمیاییallochemical metamorphismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دگرگونی که در آن ورود یا خروج مواد، ترکیب شیمیایی کلی سنگ را تغییر میدهد
اُکسندههای نورشیمیاییphotochemical oxidantsواژههای مصوب فرهنگستان[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی بسپار- تایر، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] هرنوع مادۀ شیمیایی که در برابر نور یا انرژی تابشی دیگر بهعنوان اُکسنده در واکنش اک