وضنلغتنامه دهخداوضن . [ وَ ] (ع مص ) دوتا کردن بعض چیزی را بر بعض . (منتهی الارب ). دوچند گردانیدن . (منتهی الارب ). || بر یکدیگر نهادن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || نوار
وضنلغتنامه دهخداوضن . [ وُ ض ُ ] (ع اِ) ج ِ وضین . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به وضین شود.
ضنلغتنامه دهخداضن . [ ض َ نِن ْ ] (ع ص ) بیمار. گویند: ترکته ضنی ً و ضنیاً. (منتهی الارب ). ج ، اَضْناء.
ضنلغتنامه دهخداضن . [ ض ِن ن ] (ع اِ) دوست خالص . (دهار). خاص و مخصوص . گویند: هو ضِنّی ؛ یعنی او خاص به من است . و فلان ضِنّی من بین اخوانی ؛ یعنی فلان در میان برادران من اخت
ضنلغتنامه دهخداضن . [ ض ِن ن ] (ع مص ) ضَنانة. زفت گردیدن و زفتی کردن . (منتهی الارب ). بخیلی کردن . (زوزنی ) (دهار) (تاج المصادر) (منتخب اللغات ).