رانَکsegway, segway PT, segway HTواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ نقلیۀ فردی که دارای دو چرخ، یک اهرم و یک سامانۀ حفظ تعادل است و با نیروی الکتریسیته حرکت میکند
وحوفةلغتنامه دهخداوحوفة. [ وُ ف َ ] (ع مص ) افزون گشتن و انبوه و پیچیده شدن بیخ های گیاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). افزون گشتن گیاه و موی و پیچیده شدن بیخ های آن . (ناظم الاطبا
حجفةلغتنامه دهخداحجفة. [ ح َ ج َ ف َ ] (ع اِ) سپری که در وی چوب و پی نباشد، و از پوست و چرم بود. || سینه . || ج ، حَجَف . (منتهی الارب ).
حَفَدَةًفرهنگ واژگان قرآنحفده جمع حافد است که به معناي متحرک سريع و کسي است که در خدمت ، جنب و جوش سريع دارد کنايه از نوه ها چون آنها نيز در خدمت به شخص کوشاتر از ديگران هستند
حُفْرَةٍفرهنگ واژگان قرآنحفره(شفا حفره ، به معناي لبه حفره است ، البته لبهاي که هر کس قدم بر آن بگذارد ، مشرف بر سقوط در آن شود )
حَفَظَةًفرهنگ واژگان قرآنحفظ کنندگان -نگاهبانان (جمع حافظ از حفظ به معني ضبط کردن صورت آن چيزي است که براي ما معلوم شده است ، بطوري که هيچ دگرگوني و تغييري در آن پيدا نشود)
شَفَا حُفْرَةٍفرهنگ واژگان قرآنلبه حفره ، البته لبهاي که هر کس قدم بر آن بگذارد ، مشرف بر سقوط در آن شود