ومدةلغتنامه دهخداومدة. [ وَ م َ دَ ] (ع اِ) ومد. گرمای سخت یا گرمای سخت مع ایستادگی باد یا تری و خنکی که در شدت گرما از طرف دریا آید، یا سختی گرمای شب . (اقرب الموارد). رجوع به
ومدةلغتنامه دهخداومدة. [ وَ م ِ دَ ] (ع ص ) (لیلة...) شب سخت گرم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به وَمَد شود.
مدةلغتنامه دهخدامدة. [ م َدْ دَ ] (ع اِ) یک بار کشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). واحد مد است . رجوع به مَدّ شود.
مدةلغتنامه دهخدامدة. [ م َدْ دَ ] (ع اِ) یک بار کشیدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). واحد مَدّ. (از اقرب الموارد). رجوع به مد شود. || قلم را یک بار در دوات فروبردن برای نوشتن
مدةلغتنامه دهخدامدة. [ م َدْ دَ ](ع اِ) به اصطلاح صرفیان ، حرف علت ساکن که حرکت ما قبلش موافق آن باشد. (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). مَدّ. (یادداشت مؤلف ). رجوع به مد شود :