واپسینلغتنامه دهخداواپسین . [ پ َ ] (ص نسبی ) اخیر. آخرین . مؤخر. آخر. (السامی ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). بازپسین . متأخر. انجامین و آنچه پس از همه باشد. (آنندراج )(فرهنگ نظام
واپسینفرهنگ انتشارات معین(پَ) (ص .) آخر، آخرین . ؛ دم ~آخرین نفس که محتضر در حال نزع کند. ؛روز ~ روز قیامت .
کاپسینلغتنامه دهخداکاپسین . [ پ ِ ی َ ] (اِخ ) سومین خاندان از پادشاهان فرانسه که از «هوگ کاپه » آغاز میگردد و به سه شاخه تقسیم میشود: اول کاپسین مستقیم از «هوگ کاپه » تا شارل چها
واپسینچهرtelophaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از تقسیم یاختهای که در آن فامتنهای جداشده از یکدیگر در دو قطب یاخته گِرد هم میآیند و دور هر گروه غشای هسته تشکیل میشود
نوسنگی واپسینFinal Neolithicواژههای مصوب فرهنگستاندورهای مقارن آغاز کاربرد مس و مفرغ در ابزارسازی که در آن سنگ هنوز مهمترین مادۀ خام مورد مصرف بود