وابریده شدنلغتنامه دهخداوابریده شدن . [ ب ُ دَ / دِش ُ دَ ] (مص مرکب ) از هم باز شدن . از هم جدا شدن .
اخریدهلغتنامه دهخدااخریده . [ اُ دَ ] (اِخ ) (بحیره ٔ ...) دریاچه ایست در جنوب شهر اخریده با طول 25 هزار گز و عرض 12 هزار گز. (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
اخریدهلغتنامه دهخدااخریده . [ اُ دَ ] (اِخ ) شهریست حصین در ترکیه ٔ اروپاو نام قدیم آن لیخنیذ بود و آن تابع قضاء لواء مناستر در ولایت سالونیک از روم ایلی و در ساحل شمالی دریاچه ٔ
اریده اسلغتنامه دهخدااریده اس . [ اَرْ ری دَ اُ ] (اِخ ) سردار یونانی که پس از اسکندر هلّس پونت بدو رسید ودیودور و آریّان اریده (فیلیپ برادر اسکندر) را با او ظاهراً التباس کرده اند.