314 مدخل
وایل . [ ] (اِخ ) قریه ای است در سه فرسخی سیستان . (از یادداشت های مرحوم دهخدا).
گاوان، گله گاو.
از توابع دهستان میان رود بالای شهرستان نور
قبيلة
ale, clan, host, tribe
۱. تیره، طایفه، عشیره، قبیله ۲. همراه، یار ۳. رام، مطیع