ارزش گرماییcalorific value, heating value, HV 1واژههای مصوب فرهنگستان[زمینشناسی، شیمی] شمار واحدهای گرماییای که از سوختن واحد جرم یک سوخت به دست میآید [فیزیک] مقدار گرمایی که از احتراق هر واحد جرم سوخت حاصل میشود
جوشکاری باریکهالکترونی خلأبالاhigh vacuum electron beam welding/ high vacuum electron-beam welding, vacuum e-beam welding, EBW-HVواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جوشکاری باریکهالکترونی که در آن جوشکاری در فشار 4ـ10 تا 1ـ10 پاسکال (حدود 3ـ10 تا 6ـ10 تور) انجام میشود
واورفرهنگ انتشارات معین(وَ) (اِ.) وسیله ای است برای صید ماهی مرکب ، از یک حلقة فلزی که در ته آن کیسه ای توری قرار داده اند و دستة دراز چوبی دارد و توسط یک تن در رودخانه انداخته می شود
جاورلغتنامه دهخداجاور. [ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای زنجان رود خمسه خالصه وتیول مظفرالملک میباشد. هوایش گرمسیر و محصولش هم دیمی و هم آبی از رودخانه ٔ زنجان رود مشروب میشود. صیف
جاورلغتنامه دهخداجاور. [ وَ ] (اِ) بمعنی حال باشد. (برهان ) (آنندراج ). (انجمن آرا). چنانکه اگر گویند: «چه جاور داری ؟» مراد آن باشد که چه حال داری ؟. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن
میدیدیمگویش خلخالاَسکِستانی: avin.imân دِروی: vin.i.mân شالی: vin.i.mân کَجَلی: mi.(h)indəmân کَرنَقی: vind.əmâney کَرینی: vind.əmâney کُلوری: vin.imân گیلَوانی: vin.imân لِردی:
میدیدگویش خلخالاَسکِستانی: avin.i دِروی: vin.i شالی: vin.i کَجَلی: mi.(h)ind.əš کَرنَقی: vind.əšey کَرینی: vind.əšey کُلوری: vin.i گیلَوانی: vin.i لِردی: vində.še
میدیدمگویش خلخالاَسکِستانی: avin.im دِروی: vin.i.m شالی: vin.i.m کَجَلی: mi.(h)ind.əm کَرنَقی: vind.əmey کَرینی: vind.əmey کُلوری: vin.im گیلَوانی: vin.im لِردی: vində.me
میدیدندگویش خلخالاَسکِستانی: avin.in دِروی: vin.i.nd(ə) شالی: vin.i.nde کَجَلی: mi.(h)ind.əšân کَرنَقی: vind.əšâney کَرینی: vind.əšâney کُلوری: vin.ində گیلَوانی: vin.in لِردی: