ترمز برقیروغنیelectro-hydraulic brake, EH brakeواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ ترمز هیدرولیکی (hydraulic) که با فشار روغن کار میکند و با فرمان الکتریکی هدایت میشود
وثائرلغتنامه دهخداوثائر. [ وَ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ وثیرة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). زن پرگوشت یا فربه بایسته ٔ همخوابگی . (آنندراج ). رجوع به وثیرة شود.
ثائرلغتنامه دهخداثائر. [ ءِ ] (ع ص ، اِ) نعت فاعلی از ثور و ثوران . || کینه کشنده ٔ دوست یا خویشاوند. کینه خواهی که آرام نگیرد تا قصاص نیابد. کینه کشنده . قصاص کننده . || خشم .
ثائرواژهنامه آزاد[ ءِ ] (ع ص ، اِ) نعت فاعلی از ثور و ثوران. || کینه کشنده ٔ دوست یا خویشاوند. کینه خواهی که آرام نگیرد تا قصاص نیابد. کینه کشنده . قصاص کننده . || خشم . غضب . ی
ثائربالغتنامه دهخداثائربا. [ ءِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) ابوالفضل جعفربن محمدبن حسین المحدث معروف به سیّد ابیض . از علویان چندین خاندان که رقیب یکدیگر بودند تا مدتی در گیلا
ثائبلغتنامه دهخداثائب . [ ءِ ] (ع ص ، اِ) نعت فاعلی از ثوب و ثوبان . || باد تند که پیش از باران وزد. || آب خیز دریا که بعد از فروخوردن آب روان گردد. (منتهی الارب ). مدّ مقابل جز