وثیقلغتنامه دهخداوثیق . [ وَ ] (ع ص ) استوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). استوار و محکم . (ناظم الاطباء). ج ، وِثاق .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : متفق گشتند در عهد
وثیقةلغتنامه دهخداوثیقة. [ وَ ق َ ] (ع ص ) تأنیث وثیق . (اقرب الموارد). || (اِ) عهدنامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ) (ناظم الاطباء). || آنچه بدان استواری نمایند در کاری .
وثیقهفرهنگ انتشارات معین(وَ قَ) [ ع . وثیقة ] (ص .) 1 - مؤنث وثیق . 2 - عهدنامه ، گِرویی . ج . وثائق .
ادریسفرهنگ نامها(تلفظ: edris) (عربی) (در اعلام) نام یکی از پیامبران که در قرآن کریم نیز دو بار ذکرش آمده است . (از این جهت او را ادریس میگفتند که بسیار درس میگفته و بیش از هر