ویاناواژهنامه آزاددانا، دانشمند، فرزانه خردمندی خردمند، دانا فرزانگی، دانایی خردمند، فرزانه، زیرک، باهوش در زبان کوردی به معنی دوست داشتنی از ریشه کلمه یا به معنی عشق و محبت
کیانالغتنامه دهخداکیانا. [ ک َ / کیا ] (سریانی ، اِ) طبایع باشد، فیلسوفان کیاناکیان خوانند. (لغت فرس اسدی چ هرن ص 5). طبایع باشد به زبان فلاسفه . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 12). طبا
گیانالغتنامه دهخداگیانا. (اِ) گیان . عناصر اربعه . (فرهنگ شعوری ج 2 ص 308). آخشیج . ظاهراً مصحف کیانا باشد. رجوع به همین کلمه شود : همه آزادگی است همت اوقهر کرده ست مر گیانا را.