ویژندbrandواژههای مصوب فرهنگستاننام یا اصطلاح یا طراحی یا نماد یا هر ویژگی دیگری که کالا یا خدمت فروشندهای را از کالاها یا خدمات دیگر فروشندگان متمایز کند
عناصر ویژندbrand elements, brand identitiesواژههای مصوب فرهنگستانآن دسته از ابزارهای تجاری قابل ثبت که نقش آنها متمایزسازی و معرفی هویت ویژندها است
نامویژندbrand nameواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از ویژند که گفتارپذیر است و شامل حرف و عدد و واژه میشود
سازندة خویشویژندoriginal brand manufacturer, OBM, own brand manufacturerواژههای مصوب فرهنگستانشرکتی که محصولات طراحی و تولیدشدة خود یا تولید دیگر شرکتها را تحت ویژند خویش عرضه میکند
فاژندگیلغتنامه دهخدافاژندگی . [ ژَ دَ / دِ ] (حامص ) حالت دهان درّه کردن . رجوع به فاژ و فاژیدن شود.