وزرانتنلغتنامه دهخداوزرانتن . [ وَ ن ِ ت َ] (هزوارش ، مص ) به لغت زند و پازند [ ژند و پاژند ]به معنی رفتن باشد که در مقابل آمدن است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
زرهانتنلغتنامه دهخدازرهانتن . [ زَ ت َ ] (هزوارش ، مص ) به لغت زند و پازند بمعنی زاییدن باشد. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). هزوارش «زرهونی تن » و «زرهون تن » ، پهلوی «زاتن