واکنشسنجیflying a kite, ballon d’essaiواژههای مصوب فرهنگستانطرح کردن پیشنهادی بنیادی در حین مذاکرات بهمنظور سنجیدن واکنش طرف مقابل یا افکار عمومی
وشگنهلغتنامه دهخداوشگنه . [ وَ گ َ ن َ / ن ِ ] (اِ) وشکنه . آلت تناسل . (برهان ). رجوع به وشکنه و شنگه شود.
شگونهلغتنامه دهخداشگونه . [ ش َ ن َ / ن ِ ] (ص ) واژگونه . سرنگون . منعکس . زیر وزبر و زیر و بالا. (ناظم الاطباء). شاید نگونه باشد. رجوع به نگونه ، واژگونه و مترادفات دیگر کلمه ش
برکیارقفرهنگ نامها(تلفظ: bare(a)kiāroq) (ترکی) کلاهش پاره شده ، آن که کلاهش شکسته است ؛ (به مجاز) امیر و صاحب مقام ؛ (در اعلام) نام فرزند ملک شاه سلجوقی ، ملقب به رکنالدین ومکنی
کیومرثفرهنگ نامها(تلفظ: ki(a)yomars) (= گیومرت) ، زندهی فانی ، جزء اول ' گیو ' و ' گیه ' به معنی جان و زندگی است و جزء دوم 'مرتن ' صفت است به معنی مردنی و در گذشتنی و به تعبیر
عالیدیکشنری فارسی به انگلیسیa, advanced, august, bonny, brave, capital, capitally, classic, consummate, costly, excellent, exceptional, exquisite, fabulously, famously, fine, first-class,