گردبادگویش اصفهانی تکیه ای: gerdavây طاری: vâyomar طامه ای: čarxavây طرقی: omarvây کشه ای: omarvây نطنزی: gerdavây
گردبادلغتنامه دهخداگردباد. [ گ ِ ] (اِ مرکب ) آن باد بود که برمثال آسیایی گردد. بادی گرد. بادی باشد که خاک رابشکل مناری بر آسمان برد و با لفظ پیچیدن استعمال شود. بهندی بگوله نامند