گردشگریفرهنگ انتشارات معین( ~ . گَ) (حامص .) سفر کردن به کشورها و جاهای مختلف برای دیدن و تماشا کردن و تفریح و...، توریسم .
گردشگریtourismواژههای مصوب فرهنگستانمسافرت بهمنظور تفریح و تجارت و بازدید و غیره متـ . جهانگردی * مصوب فرهنگستان اول
گردشگری اتمیatomic tourismواژههای مصوب فرهنگستانشیوۀ نسبتاً جدیدی از گردشگری که در آن گردشگران از مکانهای پراهمیت در تاریخ رویدادهای اتمی بازدید میکنند
گردشگری ادبیliterary tourismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گردشگری برای بازدید از محلهای مربوط به آثار ادبی مورد علاقۀ گردشگران
گردشگری انبوهmass tourismواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در گردشگری که در آن بر تعداد زیاد گردشگران و فراهم کردن امکانات اقامتی و ترابری مناسب برای آنها تأکید میشود
گردشگری آموزشیeducational tourismواژههای مصوب فرهنگستانسفر برای شرکت در دورههای آموزشی که زیر نظر مربیهای مجرب در مکانهای خوشآبوهوا یا مقصدهای دیگر برگزار میشود
گردشگری باستانشناختیarchaeological tourismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گردشگری فرهنگی که هدف آن افزایش علایـق باستانشناختی - تاریخی و حفاظت از محوطههای تاریخی است