گرچهلغتنامه دهخداگرچه . [ گ ُ چ َ / چ ِ ] (اِ) گریچه است که تالار و خانه ٔ کوچک باشد. || نقب و زیرزمین را نیز گویند. || چاه . || زندان . (برهان ) (آنندراج ).
بسته شدنگویش خلخالاَسکِستانی: da.vast.e دِروی: da.v.end.is.en شالی: da.vand.isan کَجَلی: b.and.ist.an کَرنَقی: dəvassa b.an کَرینی: arabiy.an کُلوری: davandis.an گیلَوانی: davand
ویرگویش بختیاری1. یاد، خاطره؛ 2. در اختیار داشتن ez virom raft>:فراموش کردم؛ dassom be virom nid دستم در اختیارم نیست> .