وافشار هفتیv-shaped depressionواژههای مصوب فرهنگستانکمفشار یا ناوهای بر روی نقشۀ سطح زمین که خطوط همفشار آن هفتیشکل است و معمولاً رأس هفت رو به استوا است
گرجیلغتنامه دهخداگرجی . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه ٔ نو شهرستان شاهرود، واقع در 13هزارگزی جنوب خاوری قلعه ٔ نو و 3هزارگزی راه شوسه ٔ شاهرود به گرگان . ه
گرجیلغتنامه دهخداگرجی . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ ارداک شهرستان مشهد، واقع در 3هزارگزی شمال خاوری مشهد، کنار راه مشهد به اندرخ . هوای آن معتدل و دارای
جرجیکگویش بختیارینام دستگاهى چوبى که پنبه دانه را از پنبهجدا مىکند و داراى دو نَوَرد است که بهفاصله دو میلیمتر از یکدیگر نصبشدهاند، نورد زیرین که باریکتر است بادستهاى به چرخش در
دی . وی . دی .فرهنگ انتشارات معین[ انگ D.V.D . ] (اِ.) نوعی دیسک فشرده که با سیستم دیجیتال قابل ضبط و پخش است و تصاویر را با دقت بیشتری نشان می دهد.
وی .سی .دیفرهنگ انتشارات معین[ انگ . ]V.C.D (اِ.) 1 - نوعی دیسک فشرده که تصویر و صدا بر روی آن قابل ضبط و پخش است ، ویدیو سی دی .
ساییدنگویش خلخالاَسکِستانی: pesu.e دِروی: su.en شالی: su.an کَجَلی: su(v).an کَرنَقی: disiyan کَرینی: suan کُلوری: suan گیلَوانی: sundi لِردی: âxarəsan
بسته شدنگویش خلخالاَسکِستانی: da.vast.e دِروی: da.v.end.is.en شالی: da.vand.isan کَجَلی: b.and.ist.an کَرنَقی: dəvassa b.an کَرینی: arabiy.an کُلوری: davandis.an گیلَوانی: davand