گن نسلغتنامه دهخداگن نس . [ گ ُ ن ُ ] (اِخ ) شهری بوده است در آسیای صغیر. (ایران باستان پیرنیا ج 1 ص 8 و 7).
نَنسَخْفرهنگ واژگان قرآنازبین ببریم (جزمش به دلیل شرط واقع شدن برای جمله بعدی است. کلمه نسخ به معناي از بين بردن چيزي است به وسيله چيزي که دنبال آن قرار دارد ، مانند از بين رفتن سايه ب
نَنسِفَنَّهُفرهنگ واژگان قرآنحتماً مي پاشيم - حتماً پراکنده مي کنيم (وقتي گفته ميشود : فلاني گندم را نسف کرد ، معنايش اين است که آن را با منسف بالا انداخت تا پوستهايش بپرد )