ژن خانهدارhousekeeping gene, HK, reference geneواژههای مصوب فرهنگستانهر ژنی که بهصورت سازنده در یاختۀ فعال معینی بیان میشود و بیان آن برای فعالیت طبیعی یاخته ضروری است متـ . ژن نهادی constitutive gene
گانگسترفرهنگ انتشارات معین(گِ تِ) [ انگ . ] (اِ.) هریک از اعضای یک دسته بزه کار، به ویژه دزد مسلحی که دارای همدستانی است .
خوان گستردنلغتنامه دهخداخوان گستردن . [ خوا / خا گ ُ ت َ دَ ] (مص مرکب ) سفره گستردن . سفره پهن کردن . || کنایه از مهمانی کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
فیلم گانگستریgangster filmواژههای مصوب فرهنگستانفیلمی که موضوع آن زندگی زیرزمینی دستههای تبهکار و درگیری آنها با یکدیگر یا با پلیس است