گیاهستانلغتنامه دهخداگیاهستان . [ هَِ ] (اِ مرکب ) جایی که گیاه روید. کشتزار. علفزار. مرغزار. مَشعَب . (محمودبن عمر). رجوع به گیاستان شود.
کیانستانلغتنامه دهخداکیانستان . [ ک َ / کیا ن ِ ] (اِ مرکب ) عالم جبروت . (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
کیانستانیانلغتنامه دهخداکیانستانیان . [ ک َ / کیا ن ِ / تا ] (اِ مرکب ) ملائکه و فرشتگان عالم جبروت . (انجمن آرا) (آنندراج ). فرشتگان و ملائکه . (ناظم الاطباء). از برساخته های فرقه ٔ آ
گیاستانلغتنامه دهخداگیاستان . (اِ مرکب ) مخفف گیاهستان . جایی که گیاه باشد. محلی که در آن گیاه روید. علفزار و کشتزارو چمنزار. زمینی گیاستان ، یعنی گیاهستان و سرسبز.