241 مدخل
گومبل . [ ب َ ] (ص ) گُمبُل . چاق و گنده . (فرهنگ نظام ). کلان . فربه . تنومند.
چمباتمه زدن
پشت شانه – عضلات طرفین ستون فقرات
۱حیله و مکر ۲آدم پول دار
اثاث
صندلی تشک و پشتیدار