ژیانلغتنامه دهخداژیان . (ص ) خشم آلود بود چون شیر و دد و دام و آنچه بدین ماند. (لغت نامه ٔ اسدی ). ددان تند را خوانند. سباع درنده ٔ جنگی . خشم آلود بود چون دد و پیل و اژدها و ما
جیانلغتنامه دهخداجیان . [ ج َی ْ یا ] (اِخ ) شهری است به اندلس . از آن شهراست ابن مالک و ابوحیان اندلسی که از ائمه ٔ عربیت اند. (منتهی الارب ). میان آن و قرطبه پنجاه میل است . ر
ژیانمرغیانTyrannidaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از راستۀ گنجشکسانان با جثۀ کوچک تا متوسط و منقار صاف و پهن و بدنی به رنگ خاکی ساده
شبهژیانمرغ دمخروسیAlectrurus tricolourواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از ژیانمرغیان و راستۀ گنجشکسانان با دم بلند و سیاه که کلاهکی سیاه بر روی سر دارد
شبهژیانمرغ راهراه حقیقیPolystictus pectoralis pectoralisواژههای مصوب فرهنگستانزیرگونهای از ژیانمرغیان و راستۀ گنجشکسانان با جثۀ نسبتاً کوچک و پرهای راهراه قهوهای