20017 مدخل
خوب (لفظى براى اعلام موافقت یاتأیید).
خوک
خواب
ترتيب , عادة , مزاج
خو. [ خ َوو ] (اِخ ) تل ریگی است در نجد.(معجم البلدان یاقوت ) .
در گویش گنابادی یعنی خواب ، خوابیدن ، خم کردن ، ترس
جوجه تیغی
چرت زدن
۱خواب دیدن – رویا دیدن ۲محتلم شدن – انزال شدن در خواب
به خواب رفتن
خو
خو گیر
خو شبین
خو گیری، خو، منش