جنبللغتنامه دهخداجنبل .[ جُم ْ ب ُ ] (ع اِ) قدح چوبین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قدح چوبین ضخیم . (اقرب الموارد). پیاله ٔ زفت .
جنبلالغتنامه دهخداجنبلا. [ جُم ْ ب ُ ] (اِخ ) شهرکی است بین واسط و کوفه . (معجم البلدان ) و رجوع به ابن اثیر 7:128 شود.
جنبلاتلغتنامه دهخداجنبلات . [ ] (اِخ ) اشرف . بیست ودویمین از ممالیک برجی است که از 905 تا 906 هَ . ق . حکومت کرد. رجوع بتاریخ سلاطین اسلام لین پول ص 74، 75 شود.
جنبلالغتنامه دهخداجنبلا. [ جُم ْ ب ُ ] (اِخ ) شهرکی است بین واسط و کوفه . (معجم البلدان ) و رجوع به ابن اثیر 7:128 شود.
جنبلاتلغتنامه دهخداجنبلات . [ ] (اِخ ) اشرف . بیست ودویمین از ممالیک برجی است که از 905 تا 906 هَ . ق . حکومت کرد. رجوع بتاریخ سلاطین اسلام لین پول ص 74، 75 شود.