خاطره انگیزواژهنامه آزادنوستالژیک.به یادماندنی پیوند دو یا چند پدیده که در ذهن به صورت ناخود آگاه رقم می خورد مثل تذکار / به یاد آوردن چیزی که بعد از مشاهده برخی پدیده ها این امر را
خاطرهانگیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه گیز، یادآور، بهیادآورنده، یادآوریکننده، نوستالژیک، خاطرهآمیز، بهیاداندازنده
تاریخیفرهنگ مترادف و متضاد۱. قدیمی، کهن، باستانی ۲. مربوط به تاریخ ۳. مهم، بااهمیت ۴. به یاد ماندنی، فراموشناشدنی، خاطرهانگیز ۵. تاریخنگار، تاریخنویس، مورخ ۶. تاریخدان