باباریلغتنامه دهخداباباری . (معرب ، اِ) (معرب لاتینی پیپر، بمعنی فلفل ) بلغت یونانی فلفل سیاه را گویند که در آش و طعام کنند و اگر زن بعد از مجامعت بخود برگیرد هرگز آبستن نگردد. (ب
بابوائیلغتنامه دهخدابابوائی . [ ب ُ ] (اِخ ) نام جاثلیق نصیبین بزمان پیروز پادشاه ساسانی : پیروز بلاشک نه روحانیون لجوج و سوداوی عیسوی را دوست میداشت و نه دیانت آنها را محترم میشمر
باباریلغتنامه دهخداباباری . (معرب ، اِ) (معرب لاتینی پیپر، بمعنی فلفل ) بلغت یونانی فلفل سیاه را گویند که در آش و طعام کنند و اگر زن بعد از مجامعت بخود برگیرد هرگز آبستن نگردد. (ب
بابوائیلغتنامه دهخدابابوائی . [ ب ُ ] (اِخ ) نام جاثلیق نصیبین بزمان پیروز پادشاه ساسانی : پیروز بلاشک نه روحانیون لجوج و سوداوی عیسوی را دوست میداشت و نه دیانت آنها را محترم میشمر