مدولهسازی دامنهamplitude modulation, AM 2واژههای مصوب فرهنگستانپردازش عمدی حامل نشانک/ سیگنال بهگونهایکه دامنۀ آن مطابق تغییرات نشانک/ سیگنال مدولهکننده تغییر کند
مدولهسازی تربیعی دامنهquadrature amplitude modulation, QAMواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای کدبندی دادهها در مودمهای پرسرعت که آمیزهای است از مدولهسازی دامنه و مدولهسازی فاز برای افزایش سرعت انتقال دادهها
مدولهسازی دامنۀ کنارباند بازماندهvestigial sideband amplitude modulation, VSB-AMواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مدولهسازی که تضمینکنندۀ حداقل مصرف و پهنای باند بهوسیلۀ نشانک/ سیگنال است متـ . مدولهسازی کنارباند بازمانده vestigial sideband modulation
amplitudeدیکشنری انگلیسی به فارسیدامنه، نوسان، میدان نوسان، بزرگی، فراوانی، درشتی، انباشتگی، فراخی، میدان، استعداد، فاصلهء زیاد، کمال، فضا داری
بزرگیدیکشنری فارسی به انگلیسیamplitude, bigness, dignity, extent, greatness, hugeness, immensity, largeness, magnitude, mass
پریدیکشنری فارسی به انگلیسیamplitude, fairy, fay, fullness, hobgoblin, nymph, pixie, pixy, plenitude, plumy, repletion, satiety, spirit, sprite