مرکزی ـ آزادfree-centralواژههای مصوب فرهنگستانویژگی تَمَکُنی که در آن جفت بهصورت ستونی در یک تخمدانِ مرکبِ بیدیواره قرار دارد
علی آباد مارکیلغتنامه دهخداعلی آباد مارکی . [ ع َ دِ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت واقع در 30 هزارگزی جنوب خاوری سبزواران و 5 هزارگزی باختر راه دوساری ب
مرکزیفرهنگ مترادف و متضاد۱. مربوط بهمرکز، منسوب به مرکز ۲. اصلی، عمده، مهم ۳. مرکزنشین، پایتختنشین ۴. واقعشده در مرکز
نرم افزار آزادواژهنامه آزادنرمافزار آزاد درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای آزاد در آزادی بیان فکر کنید، نه در نوشیدنی مجانی. نرمافزار آزاد در مورد آزادی کاربران برا
رحمت آباد آزادگانلغتنامه دهخدارحمت آباد آزادگان . [ رَ م َ زا دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان آسپاس بخش مرکزی شهرستان آباده . سکنه ٔ آن 85 تن . آب آن از چشمه و رودخانه . محصول عمده ٔ آن غلات و حبو
خلنوواژهنامه آزادخُلِنو قله ای است در منطقهٔ البرز مرکزی و به ارتفاع ۴۳۷۵ متر. خلنو و آزادکوه، هر دو حدود ۴۳۷۵ متر ارتفاع داشته و پس از دماوند و علم کوه سومین و چهارمین قله های
اورانژلغتنامه دهخدااورانژ. [ اُ ] (اِخ ) کشور آزاد، ایالت دارای 128590 کیلومتر مربع مساحت و 1016570 تن جمعیت ، شمال قسمت مرکزی اتحادیه ٔ آفریقای جنوبی . کرسی آن بلومفونتین ، به رو
نشتارودلغتنامه دهخدانشتارود. [ ن ِ ] (اِخ ) نام قصبه ٔ مرکزی دهستان نشتا از شهرستان شهسوار است و در 14/5 هزارگزی جنوب شرقی شهسوار، بر سر راه شهسوار به چالوس در دشت معتدل هوای مرطوب