روشانلغتنامه دهخداروشان . [ رَ ] (ص ) بمعنی روشن است که از روشنایی و فروغ باشد. (برهان قاطع). بمعنی روشن است یعنی فروغ و ظهور. (آنندراج ). روشن راگویند چنانکه پایان پایین را خوان
روشانولغتنامه دهخداروشانو. [ رَ ] (اِخ ) دهی است واقع در 10500 گزی شمال مرکز غوریان از ولایت هرات در 61 درجه و 26 دقیقه و 45 ثانیه طول شرقی و 34 درجه و 25 دقیقه و 46 ثانیه عرض شما
روشانهلغتنامه دهخداروشانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام یکی از زنهای اسکندر مقدونی که روشنا نیز گویند. (ازناظم الاطباء).
روشانلغتنامه دهخداروشان . [ رَ ] (ص ) بمعنی روشن است که از روشنایی و فروغ باشد. (برهان قاطع). بمعنی روشن است یعنی فروغ و ظهور. (آنندراج ). روشن راگویند چنانکه پایان پایین را خوان
روشانولغتنامه دهخداروشانو. [ رَ ] (اِخ ) دهی است واقع در 10500 گزی شمال مرکز غوریان از ولایت هرات در 61 درجه و 26 دقیقه و 45 ثانیه طول شرقی و 34 درجه و 25 دقیقه و 46 ثانیه عرض شما
روشانهلغتنامه دهخداروشانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام یکی از زنهای اسکندر مقدونی که روشنا نیز گویند. (ازناظم الاطباء).
بان روشانلغتنامه دهخدابان روشان . (اِخ ) دهی است از بخش صالح آباد شهرستان ایلام که در 13 هزارگزی شمال صالح آباد در کنار شوسه ٔ ایلام به مهران واقع است . ناحیه ایست کوهستانی باآب و هو