پشت صحنهback stage, wingsواژههای مصوب فرهنگستان1. محوطهای در پشت فضای نمایشی شامل اتاقهای رختکن و چهرهپردازی و انبارها که از چشم تماشاگر پنهان است 2. محوطهای در خارج از دید دوربین
پشتلغتنامه دهخداپشت . [ پ ُ ] (اِخ ) نام قصبه ای از ولایت بادغیس در خراسان [ بین سیستان و غزنین و هرات ] . (نزهةالقلوب ص 153) (برهان قاطع). مؤلف حبیب السیر گوید: قریه ٔ پشت دا
پشتلغتنامه دهخداپشت . [ پ ُ ] (اِخ ) یاقوت گوید: بشت شهری است در نواحی نیشابور مشتمل بر دویست و بیست و شش قریه وگویند معرب پشت است بفارسی چه آن مانند پشت است برای نیشابور. (معج