معنی pissed off | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

pissed off

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خسته شدم

جست‌وجوی مشابه

pissed

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ترسناک، شاشیدن

passed ball

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گذشت توپ

pisser

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پوسیر

pisses

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مروارید، شاشیدن

pished

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لعنتی، اه اظهار نفرت کردن، اه و پیف کردن

جست‌وجوی متن

سیاه مست

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pissed

غیظی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

passionate, pissed

پاتیل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

caldron, drunk, drunken, pissed, pot, vat