اخشیدلغتنامه دهخدااخشید. [ اِ ] (اِ) (بلغت فرغانه ) پادشاه پادشاهان . سلطان السلاطین . شاهنشاه . سیوطی در تاریخ الخلفاء گوید: اخشید بمعنی ملک الملوک است . (تاج العروس ). یافعی گو
اخشیدلغتنامه دهخدااخشید. [ اِ ] (اِخ ) (آل ...) رجوع به آل اخشید و طبقات سلاطین اسلام تألیف لین پول ص 58 و 59 شود.
اخشیدلغتنامه دهخدااخشید. [ اِ ] (اِخ ) سارک (؟). حاکم سمرقند. خوندمیر در حبیب السیر آورده : در سنه ٔ ست و خمسین (56 هَ . ق .) معاویة عبیداﷲبن زیاد را از حکومت خراسان عزل کرده زما
اخشیدلغتنامه دهخدااخشید. [ اِ ] (اِخ ) محمدبن ابی محمد طغج فرغانی مکنی به ابی بکر، اول از ملوک اخشید صاحب مصر و حجاز. وی بسال 323 هَ . ق ./ 934 م . استقلال یافت و تا 334 امارت دا
اخشیدیلغتنامه دهخدااخشیدی . [ اِ ] (اِخ ) خطیب (فقیه ...). رجوع به کتاب الجماهر بیرونی چ هند ص 64 شود.
اخشیدیلغتنامه دهخدااخشیدی . [ اِ ] (ص نسبی ) منسوب به اخشید.- کافور اخشیدی ؛ منسوب به اخشیدبن طُغج است .
اخشیدیانلغتنامه دهخدااخشیدیان . [ اِ ] (اِخ ) نام سلسله ای از سلاطین مصر، مؤسس آن ابوبکر محمدبن طُغج . رجوع به آل اخشید و اخشید محمد... و قاموس الاعلام ترکی شود.
اخشیدیهلغتنامه دهخدااخشیدیه . [ اِ دی ی َ ] (اِخ ) (دولت ...) اخشیدیّه از 323 تا 358 هَ . ق . در مصر حکومت داشتند و مؤسس آن ابوبکر محمداخشید بود. رجوع به آل اخشید و اخشید محمد...
اخشیدیلغتنامه دهخدااخشیدی . [ اِ ] (ص نسبی ) منسوب به اخشید.- کافور اخشیدی ؛ منسوب به اخشیدبن طُغج است .
اخشیدیانلغتنامه دهخدااخشیدیان . [ اِ ] (اِخ ) نام سلسله ای از سلاطین مصر، مؤسس آن ابوبکر محمدبن طُغج . رجوع به آل اخشید و اخشید محمد... و قاموس الاعلام ترکی شود.
اخشیدیهلغتنامه دهخدااخشیدیه . [ اِ دی ی َ ] (اِخ ) (دولت ...) اخشیدیّه از 323 تا 358 هَ . ق . در مصر حکومت داشتند و مؤسس آن ابوبکر محمداخشید بود. رجوع به آل اخشید و اخشید محمد...
اخشیدیلغتنامه دهخدااخشیدی . [ اِ ] (اِخ ) خطیب (فقیه ...). رجوع به کتاب الجماهر بیرونی چ هند ص 64 شود.