مشهور شدنفرهنگ مترادف و متضاداسمیشدن، سرشناس شدن، شهره شدن، مشتهر شدن، معروف شدن، نامآور گشتن، نامدار شدن، نامورشدن، نامی شدن
مشهوراتلغتنامه دهخدامشهورات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) در عرف علماء و اهل ادب عبارت از قضایائی است که مردم به آن اعتراف نمایند و بدان گرویده باشند. (از کشاف از فرهنگ علوم عقلی تألیف سجا
مشهوریلغتنامه دهخدامشهوری . [ م َ ] (حامص ) شهرت و اشتهار یافتن : راز چرخ فلک بدان دوری نه هم از علم یافت مشهوری .اوحدی .