ابزار فراگیری زبانlanguage acquisition deviceواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریۀ اولیۀ چامسکی دستگاه یا سامانهای در ذهن کودکان که ازطریق آن فراگیری زبان میسر میشود اختـ . افزLAD
فراگیردیکشنری فارسی به انگلیسیambient, comprehensive, exhaustive, extensive, far-reaching, general, pandemic, pervasive, roundabout, sweeping, wall-to-wall
خوانشپریشی رشدیdevelopmental dyslexiaواژههای مصوب فرهنگستانفراگیری دیرهنگام مهارت خواندن یا شیوههای آن که با فرایندهای معمول در کودکان تفاوت چشمگیر دارد
یادگیریlearningواژههای مصوب فرهنگستانفراگیری اطلاعات یا الگوهای رفتاری یا تواناییهای جدید، بهصورت نسبتاً پایدار که مشخصۀ آن تعدیل رفتار درنتیجۀ تمرین یا مطالعه یا تجربه است
ابزار فراگیری زبانlanguage acquisition deviceواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریۀ اولیۀ چامسکی دستگاه یا سامانهای در ذهن کودکان که ازطریق آن فراگیری زبان میسر میشود اختـ . افزLAD
پخشانورfloodlight, flood 1واژههای مصوب فرهنگستاننور فراگیری که با روشن کردن محیط سایهها را محو میکند