آمبولانسفرهنگ انتشارات معین[ فر. ] ( اِ.) اتومبیل مخصوص جهت حمل بیماران و مجروحان به بیمارستان و یا مردگان به آرامگاه .
واگن آمبولانسambulance wagon, hospital car, ambulance coachواژههای مصوب فرهنگستانواگن حمل بیماران و مصدومان
امبولاکررلغتنامه دهخداامبولاکرر. [ اَ رِ ] (فرانسوی ، اِ) (حلقه ...) لوله ای است حلقوی که دهان خارپوستان را احاطه می کند. رجوع به جانورشناسی عمومی تألیف مصطفی فاطمی ج 1 ص 256 شود. |
ابوقانسلغتنامه دهخداابوقانس . [ اَ ن ِ ] (از یونانی ، اِ) (مخزن الادویه ). مصحف ابوفایس . رجوع به ابوفایس شود.