کوماندولغتنامه دهخداکوماندو.[ ک ُ دُ ] (فرانسوی ، اِ) کماندو. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کماندو شود.
کماندولغتنامه دهخداکماندو. [ ک ُ دُوْ] (فرانسوی ، اِ) گروهی از سربازان که تعلیمات خاصی فراگیرند و در حمله های ناگهانی خدمات مهمی انجام دهند. (فرهنگ فارسی معین ).
کوماژدونواژهنامه آزاد(اراکی، فراهانی) می تواند نام دیگر قابلمه باشد. نوعی دیگ؛ کماجدان. اهالی فراهان و به ویژه اراک از این واژه زیاد استفاده می کنند.
کماندوفرهنگ انتشارات معین(کُ نُ دُ) [ فر. ] (اِ.) دسته ای از نظامیان که آموزش های ویژه دیده اند برای شبیخون زدن و حملات غافلگیرانه ، تکاور (فره ).
کماندوفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهجنگجویی که تعلیمات ویژه را فراگرفته و برای ماموریتهای ویژه و خطرناک آماده شده.
حملهکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ننده، مهاجم، تکاور، کوماندو، کلاهسبزها تروریست، چریک، پارتیزان، میلیشیا ضارب ◄ مجازات، اذیتکن مدافع، شخص مدافع غارتگری
کماندولغتنامه دهخداکماندو. [ ک ُ دُوْ] (فرانسوی ، اِ) گروهی از سربازان که تعلیمات خاصی فراگیرند و در حمله های ناگهانی خدمات مهمی انجام دهند. (فرهنگ فارسی معین ).