فراورلغتنامه دهخدافراور. [ ف َ وَ ] (اِخ ) نام موضعی است در خراسان و در آنجا چشمه ای است که چون در آن چشمه غوطه خورند تب ربع را زایل کند. (برهان ). ظ. مصحف «فراو» یا «فراوه » است
فراورprocessor 2واژههای مصوب فرهنگستانماشینی که دو یا چند عمل شامل سرشاخهزنی، شاخهبُری، پوستکنی، بینهبَری، اندازهگیری یا خرد کردن را بر روی یک درخت افتاده انجام میدهد